6 عجایب کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
متن کلیپ 6 عجایب کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک در ادامه آمده است
چرا عبارت “عجایب” رو برای کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک بکار بردم
دوستان عزیزم سلام. امیدوارم حالتان خوب باشد غرق در شادی و سلامتی باشید امروز میخواهیم راجع به عجایبی که در این کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک وجود دارد با همدیگر یک خورده صحبت کنیم اینکه اصطلاح عجایب به کار بردم این استکه مطالب جدیدی در این کتاب هست البته این تعدادشم محدود نیست خیلی مطالب جدید در این کتاب هست که شاید شما جای دیگری مطالعه نکرده باشید و به نوعی یک چیز جدیدی را دارد ارائه میکند. نکتهی دوم راجع به عجیب بودنش این است که برخلاف آن چیزی است که الآن در عرصهی مدیریت کشور ما و همچنین در مدیریت کل دنیا رایج است. البته این را بگویم که این عجایب ساخته و پرداخته تخیلات نیست. کاملا یک فرایند علمی را طی کرده و به چاپ رسیده. یادمان باشد کتاب رو سازمان مدیریت صنعتی با داوران نکته سنج و سختگیر چاپ کرده. بعداً راجع به تاییدات و فرایند علمی این کتاب صحبت میکنم.
هدف من از بیان شش عجایب از اولین کتاب تخصصی در زمینه سخنرانی مدیریتی
الان میخواهم یک مقداری صحبت بکنم راجع به مطالب جدیدی که در این کتاب هست. من فقط هدف را عرض کنم. ببینید هدف من این است که یک سوالات شیرینی در ذهن شما ایجاد شود که وقتی این کتاب را مطالعه میکنید خوش بنشیند. عجب چیزی شد. یعنی در یک جمله، کلی کلمه شین دار به کار بردیم. وقتی سوال در ذهن شما ایجاد میشود هم یادگیری را بیشتر میکند و بهتر میکند و هم لذت مطالعه را زیاد میکند بریم سراغ این شش تا نکتهای که میخواهم خدمت شما عرض کنم
اولین مطلب عجیب : مدیران از چه چیزی می نالند؟
اولین نکته چیست؟ دوستان اولین نکته اینست که مدیران معمولا از چه چیزی مینالند چه چیزی بیشتر از همه وقت مدیران را میگیرد و آنها ر اذیت میکند و دغدغه دارند بگذارید همان اول شما ر ببرم سر اصل مطلب وقت ر نگیرم مدیران بیشتر دغدغهی مدیران بیشتر زمانهایی که آنها انتقاد میکنند این است که سرمایهی انسانی که آنها نیاز دارند وجود ندارد در داخل سازمان که اصلا وجود ندارد در بیرون سازمان اگر بخواهند گیرش بیاورند خیلی دشواره. درست هست یا نه؟ این دغدغهی اصلی مدیران هست یا نه؟ بر طبق مقالاتی که هستش و طبق اون مقالاتی که در هاروارد بیزنس ریویو چاپ شده این دغدغهی اصلی مدیران است. درسته؟
راهحل بزرگترین دغدغه مدیران چیست؟
صحبتی که ما میخواهیم بکنیم این هست که اتفاقا این نیروها وجود دارد و اتفاقا در دسترس شما هم هست منتها این نیروها به صورت بالقوه است بالفعل نشده این نکتهی بسیار مهم و حیاتی که مدیران شاید ازش غافل باشند نکتهی مهم این است که آتشفشانهای خاموشی در سازمانها وجود دارد که متاسفانه مدیران از آنها غافلاند اتفاقا با یک فرایند شاید آسان اون آتشفشانها اون آتشفشانهای خاموش تبدیل میشوند به آتش فشانهای فعال. اون نیروهای شاید تبدیل میشوند به ژنرالهایی که دیگر هیچی جلودارشان نیست و کارهای شرکت را پیش میبرن و مدیر مصداق این مثال میشود که آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم به جای اینکه بیاد همین نیروهایی که در دسترسشه به راحتی میتونه این نیروها را بالفعل کنه میره دنبال نیروهای دیگری میگرده و نکتهی مهم اینست که اون نیروها را هم اگر بیاره اون نیروهایی که از لحاظ ظاهری فکر میکنه نیازهای خودش رو برطرف خواهد کرد این نیروها رو هم اگر بیاره، این اتفاق نمی افته. مدیر باید بلد باشد چگونه نیروهای خاموش در سازمان را روشن کنه. این آتشفشانها رو حتما روشن کنه. خب برای اثبات این ادعا باید عرض کنیم خدمت شما که در کتاب خوب به عالی اثر جیم کالینز که یکی از اساتید برجستهی استنفورد هست، نود و پنج درصد مدیران سطح پنجم که تحولات عظیمی در شرکتها رقم زدن از درون شرکت انتخاب شدن نه از بیرون.
روشن کردن آتشفشانهای خاموش
نیروهای خاموشی که در شرکت وجود دارند و کسی اونا رو کشف نکرده خب چگونه میشود این نیروهای بالقوه رو بالفعل کرد. راه اصلیش سخنرانی مدیریتی است. اونوقت خودتون خواهید دید که نه تنها نباید برید دنبال نیرو بلکه نیرو خودش میاد و ابراز آمادگی میکند خودش میاد و در اون قطعهی پازلی که الان گمشده، قرار میگیرد. سخنرانی مدیریتی ولی سخنرانی مدیریتی کاملا متفاوت هستش با این سخنرانیهای عادی، حتی با سخنرانی های حرفهای هم فرق دارد. مقدمه دارد در خودش در موقع اجرای خود سخنرانی باید شش تا مرحله طی بشه. قبلش یه مقدمهای دارد بعدشم یک موخرهای دارد. اینجاست که اونوقت نیروها خودشون رو نشون میدن خب این سخنرانی مدیریت جزییاتش چیه؟ این کتاب را مطالعه کنید قسمت عجیبش چیه این کتاب رو مطالعه بکنیم. من نباید انتهای این داستان رو لو بدم. فیلم به قول خودمون انتهاش اگر بگیم اون زیبایی و هیجانش از دست میره.
اگر می خواهید راجع به کتاب “سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک” بیشتر بدانید روی عناوین زیر کلیک کنید:
– اولین جرقه : داستان کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
– فرآیند علمی پیچیده در کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
دومین مطلب عجیب: چرا مدیران سخنرانی نمیکنند؟
بریم سراغ دومین مطلب عجیبی که در این کتاب صحبت شده. و اون پاسخ به این سوال است:
چرا مدیران از این ابزار قدرتمند (سخنرانی مدیریتی) که بهترین راه ارتباطی با سرمایههای انسانی است، بهترین راه نگهداشت افراد قدرتمند است، و در نهایت بهترین وسیله برای خودشکوفایی و کشف استعداد کارمندان است، استفاده نمیکند؟ شاید این پاسخ ها به ذهن شما خطور کند که
- مدیر غرور دارد
- شاید در ذهنتون بیاد که شاید اصلا سخنرانی اصلا بلد نیست.
ولی باید به شما بگم که هیچکدام از این جوابها درست نیست. غرور نمیتونه جلوی سخنرانی مدیر رو بگیره. در ضمن، بعضی از این مدیران در بیرون از سازمان یک سخنران کاملا حرفهای هستند و از اونا برای سخنرانی در دانشگاه ها و سازمان های مختلف دعوت میشه. سوال اینجاست که چرا این مدیر در سازمان خودش که از همه بیشتر به سخنرانی او نیاز دارد حرف نمیزند؟ دلیلش چیه دوستان عزیز من؟
راستی چرا مدیر در سازمان سخنرانی نمیکنه؟
بذارید فقط اشاره ای به پاسخ داشته باشم. دلیلش هالهی نوره، بله پدیدهی هالهی نور. اما این پدیده چیه و چه جوری عمل میکند توصیه میکنم کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک رو مطالعه کنید. اونجا بهتون میگه چرا مدیران سخنرانی نمیکنند و از این ابزار قدرتمند استفاده نمیکنند. ابزاری که اگر استفاده کنند مدیریتشون رو متحول میکنه. زمانشون ذخیره میشه، قدرتشون دو چندان خواهد شد. دو چندان!؟ خیلی بیشتر از دو برابر خیلی بیشتر. اینم دومین نکته
سومین مطلب عجیب: ایستگاه مرگ
و اما سومین نکته دوستان عزیز من وقتی فروش سود و حتی خلاقیت در سازمان بسیارخوبه، تمام شاخصههای سازمان بسیار بسیار خوبه. ولی سازمان دارد نزدیک میشود به یک پدیدهای به نام ایستگاه مرگ. توجه دارید؟ ببینید سازمان از فروش اون جنسی که دارد میفروشه نیاز مشتری رو پیدا کرده. سودش هم خیلی خوبه، حتی روی اون جنسی که دارد کار میکند خلاقیت خیلی خوبی رو بکار برده، خدمات خوبی هم داره ارائه میده ولی گام به گام دارد به ایستگاه مرگ نزدیک میشود. این ایستگاه مرگ چیه و چه اتفاقی درش میفته؟ چگونه مدیر باید این ایستگاه رو تشخیص بده و چگونه این ریل رو باید عوض کنه و از ایستگاه مرگ دور بزنه به سمت هدف دیگری که هدف متعالی هست؟ چجوری باید این اتفاق بیفته؟ در کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک نوشته شده.
آدرس ایستگاه مرگ در کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
در این کتاب دقیقا گفته شده که ایستگاه مرگ کجاست چگونه باید اون رو تشخیص داد و چگونه باید اون رو دور زد. بذارید من عرض بکنم اصلا ایستگاه مرگ در کدوم صفحهی این کتاب هست. ببینید فصل هفتم (عذر میخواهم این صدای من نمیدونم چرا گرفت) پلهی دوم که ایستگاه اکنون هست صفحهی 91 اومده. فهرست مطالب فصل هفتم اینهاست: اکنون اغواگر، مهارت استثنایی به نام سادهسازی، دادن یا ندادن اطلاعات همینجوری میریم جلو تا میرسیم به ایستگاه مرگ. این مطلب در صفحهی 103 هست و بعدش راجع به این صحبت میکنیم که کارمندان جذب چه چیزی میشوند. در نهایت در صفحهی 108 شجاعت در برابر حقیقت ترسناک راجع بهش صحبت میکنیم در این همین صفحهای که عرض کردم یعنی صفحهی 103 راجع به این قضیه صحبت شده
چهارمین مطلب عجیب: در سخنرانیها باید به پرسنل اطلاعات بدهیم یا نه؟
بریم سراغ مطلب عجیب چهارم .تا حالا سه تا مطلب رو عرض کردم و اما چهارم، شنیدید این صحبت رو که میگن آقا هرچقدر پرسنل کمتر بدانند دردسر برای مدیر کمتره. این رو شنیدید که توصیه میکنند سعی کنید که پرسنل در حداقل اطلاعات باشند. هر وقتی که نیاز بود شما چندتا اطلاعات رو در اختیار این پرسنل بذار. اونم در حد کم. مثل این فیلمایی که اون گانگستر میاد و به مخاطبش با لحن آرامی میگه: “ببین هر چقدر کمتر بدونی برا خودت بهتره هر چقدر بیشتر بدونی به ضرر خودته”. این موضوع دقیقا در مدیریت نسبت به پرسنل انجام میشود.
این، یک مطلب بیولوژیکی است نه روانشناسی
یه سوال آیا شما یه چنین اعتقادی دارید؟ خب یه نکتهی مهمی در اینجا هست و اون اینکه نه از لحاظ روانشناسی بلکه از لحاظ بیولوژیک بدن، از لحاظ اتفاق فیزیکی که در مغز و بدن میفته شما باید به صورت مستمر و منظم به کارمندان خودتون اطلاعات بدهید. دادن اطلاعات به موقع و منظم همان نکتهی اساسی است که باعث میشود کارمندان در اون ریلی که شما به سمت اهداف متعالی قرار دادی در اون ریل قرار بگیرند. اگر این کار رو نکنید قضیه برعکس خواهد شد. حد وسط نداریم. اگر به کارمندان اطلاعات درست ندهید، قضیه برعکس خواهدشد که نه تنها به سمت رشد و تعالی نمیروند بلکه در جهت برعکس حرکت میکنن یعنی حتی جلوی اون افرادی رو هم میگیرن که خودشون یه چیزهایی از هدف متعالی فهمیدن و دارند میرن به سمتش. باید به کارمندان اطلاعات داد و به موقع این اطلاعات رو بهشون تقدیم کرد و تمام این موارد (ارائه اطلاعات) در چه بستری اتفاق میفته؟ دوستان عزیز من همه اینها در سخنرانی مدیریتی اتفاق می افتد. اینکه میگیم راجع به شرکت باید درست و دقیق صحبت کرد. همه این موارد رو در این کتاب نوشتیم. اصلا دلیل این اتفاق بیولوژیکی که در بدن میفته رو شما دقیقا در کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک متوجه خواهید شد. خب این هم از چهارمی .
پنجمین مطلب عجیب: مثالهای زیبا که نفرت انگیزند
بریم سراغ پنجمین چیز عجیبی که در این کتاب هست. همهی ما میدونیم که در سخنرانیهای حرفهای یکی از چیزهایی که واقعا سخنرانی رو زیبا میکند مثالهاست. مثالهای عینی از مدیران موفق که در دنیای واقعی اتفاق افتاده. شما راجع به مدیریت دارید صحبت میکنید. قرار است که یه سری مثالهای خیلی قشنگی بزنید الانم که بالاخره ایلان ماسک ، جف بزوس، لری پیج و مارک زاکربرگ هستند و کارهایی که کردن خیلی بزرگ و ارزنده است. مثالها خیلی شیرین مینشینه و سخنرانی رو خیلی زیبا میکند. ولی در سخنرانی مدیریتی آیا باید اینکار رو کنیم؟ آیا باید این مثالها رو بزنیم؟ مثلا مثال بزنیم که در شرکت گوگل به یکی از مدیران پونصد هزار دلار جایزه دادن و اون مدیر هزارتا پرسنل در جاهای مختلف داشت و این پانصد هزار تا رو تقسیم کرد بین همهی کارمندانش و به هر کدوم پونصدتا رسید. خب این مثال، جالب و زیباست، دمش گرم، عجب کار قشنگی کرده ولی آیا وقتی که شما دارید برای پرسنل خودتون صحبت میکنید بایدیک چنین مثالی بزنید؟ و فکر میکنید این مثال باعث شیرینی صحبت شما میشود؟
مثالهای شیرین
همین الان دارم عرض میکنم نه تنها باعث شیرینی صحبت شما نخواهد شد بلکه باعث تلخی خواهد شد. شما باید مثالهای دیگری از نوع دیگری استفاده بکنید اون مثالها هستند که قدرت سخنرانی شما رو فوقالعاده بالا میبرن. سخنرانی مدیریتی تفاوت بسیار زیادی با بهترین سخنرانیهای حرفهای دارد. پیچیدهتر و دقیقتر است، مقدمه و موخره دارد. ولی نکتهی اساسی اینست چون که صد آمد نود هم پیش ماست. کسی که سخنرانی مدیریتی را یاد میگیرد به سخنرانی حرفهای کاملا مسلط میشود پس کسانی که میخوان سخنرانی حرفهای یاد بگیرن بهتره برن سراغ همین نوع چون سخنرانی مدیریتی چیزهای بیشتری دارد چیزهای پیچیدهای دارد که باید دقیقا موشکافی بشه و همین ظرافت هاست که یک مدیر سطح پنجم (کتاب از خوب به عالی) رو از سایر مدیران مجزا میکند
وجه تمایز مدیر کاریزماتیک با سایرین
اگر یک مدیر سخنرانی مدیریتی رو آموزش ببینه و دقیقا بلد باشد چیکار کنه او یک وجه تمایز بسیار بزرگ و قدرتمندی نسبت به سایر مدیران دارد. اسم این مدیر رو هم گذاشتیم مدیر کاریزماتیک. سابقاً این اصطلاح برای رهبران میومد ولی الان ما باید برای مدیران به کار ببریم. اصلا یکی از نیازهای اصلی اینکه مدیر واقعا جذاب بشه محبوب دل کارمندان بشه سخنرانی مدیریتی است که در این کتاب (سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک) توضیحش را دادیم این نکتهی پنجم
ششمین (آخرین) نکته عجیب : قدرتنمایی مدیر، چرا و چگونه
بریم سراغ نکتهی ششم و نکتهی آخر که این هم بسیار مهمه. ببینید دوستان، مدیر باید پیش کارمندان حتما قدرتش رو نشون بده دیگه. درسته؟! بالاخره کارمندان از مدیر حساب ببرن درسته؟!
قدرت تنفیذی، قدرتنمایی بیاثر
یک وقتی شما با دستور و با اخلاق تحکمی و با قدرت تنفیذی ای که دارید این کار رو میکنید که همه میدونیم غلطه، آقا من میتونم تو رو اخراج کنم، میتونم حقوق و کارانه شما رو ندم بالاخره اذیتت کنم. از نوع ایذایی این قدرت رو اعمال کنم که همه میدونیم هیچ اثری نمیگذاره و کارمندان را در پایینترین سطح توانمندی خودشون قرار میده. اونا دیگر سرمایهی انسانی نیستند و برای شما کار نمیکنند و دلی کار نمیکنند در نتیجه اهداف متعالی شما محقق نخواهد شد. این شیوه قدرت نمایی که هیچ فایده ای نداره. پس مدیر باید چگونه قدرت خودش رو به کارمندان نشون بده؟! اگر شما بخواهید به این سوال جواب دهید ممکنه دوتا راه را بفرمایید
قدرتنمایی در سخنرانی به دو روش (البته غلط)
- راه اول اینکه مدیر می تونه از سوابق درخشان گذشتش صحبت کنه. بگه آقا من این فعالیتها رو کردم به این نتیجه رسیدم دیگر قاعدتا بخوام فعالیت جدیدی هم بکنم اگر استقراء بزنیم باید همان نتایج رو بگیرم. پس یکی ازراه های قدرت نمایی این است که ما به گذشتهی خودمون مراجعه کنیم و از سوابق خودمون بگیم این راه اول.
- راه دوم چیه دوستان عزیز . راه دوم اینه که من بیایم راجع به ایدههای درخشان خودم صحبت کنم. بگم آقا من دو سه تا ایده دارم که توش خلاقیت موج میزنه. و همه بگن وای چقدر زیبا بود. پس یکی از یکی دیگر از راههای قدرتنمایی مدیر چیه؟ این است که ایدههای درخشان خودش رومطرح کنه.
اثر دو شیوه قدرتنمایی در سخنرانی
عرض میکنم خدمت شما سخنرانی مدیریتی برای این است که نیروهای غیرفعال کل سازمان فعال بشن و تمام موانع و بزنن و داغون کنن و ما رو به اون تعالی که مدنظرمون هست برسونن درسته؟ اگراین دو راهی که برای قدرت نمایی بیان شد رو به کار ببرید مطمئن باشید این دو تا سد راه شما خواهند شد انرژی که نمیدن هیچ، باعث قدرت و جذب کارمندان نمیشوند هیچ، بلکه باعث نفرت کارمندان خواهند شد. باید قدرتنمایی نوع دیگری باشد. نوع موثر غیرمحسوس. شما لازم نیست این قدرت را نشان بدهید ولی کارمندان کاملا درک میکنند. وقتی راجع به سوابق خودتون دارید حرف می زنید دقیقا دارید اشاره مستقیم به خود میکنید می گویید من این قدرت رو دارم. این جواب نمیده
پس چگونه قدرتنمایی کنم؟
ولی اگر به صورت غیر مستقیم کاری کنیم که خود کارمند تشخیص بده که تو چقدر تسلط و قدرت داری، این ایجاد قدرت خواهد کرد که در این کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک دقیقا توضیح دادیم که باید چگونه غیرمستقیم و نامحسوس قدرت نمایی کرد
اصل داستان را لو ندادم که مزه کتاب “سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک” نرود
این شش مورد از عجایبی بود که در این کتاب نهفته شده که من خدمت شما عرض کردم. من نیومدم اون قسمت آخر رو بگم که این قدرتها چی هستن اون هالهی نوری چیست و غیره. برای این کار خودم دلیل دارم دوستان عزیز. دلیل من این است که این مطالبی که خدمتتون عرض کردم مثل تیزر یک فیلم سینمایی است. توجه دارید که در فیلم سینمایی نباید آخرش رو ما بگیم. اگر آخرش را بگیم مزه فیلم از دست میره. حیفه مزه مطالعه کتاب از دست بره.
مزه مطالعه کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک بیشتر هم شد
اتفاقاً با بیان این شش عجایب، سؤالهایی رو در ذهن شما ایجاد کردیم که هیجانش بیشتر بشه. پس فکر نکنید در این کلیپ ما کم فروشی کردیم و کم گذاشتیم. کتاب واقعا ارزان قیمت هستش. قیمتی که برای کتاب گذاشتن شصت و هشت تومنه. به راحتی میتونید به سازمان مدیریت صنعتی زنگ بزنید.
فروشگاه شماره۱ : تهران، خیابان ولیعصر، نبش خیابان جام جم، ساختمان آموزش سازمان مدیریت صنعتی تلفن : ۲۲۰۴۰۴۴۰
می تونید به جناب آقای صادقیان در سازمان مدیریت صنعتی زنگ بزنید. من با اجازه خودشون شماره اش رو اینجا گذاشتم: 09375727047
فروشگاه شماره۲: تهران، خیابان شیخ بهایی جنوبی، خیابان ایرانشناسی، شهرک والفجر، خیابان نهم، سازمان مدیریت صنعتی، ساختمان شماره۲ تلفن: ۸۸۶۰۴۲۸۰
در اینجا حالا زیرنویس میکنیم به راحتی میتونید زنگ بزنید برای شما میفرستن. اگر در جای دوری هم باشید فرض بکنید شصت و هشت تومن پول خود کتاب، سی تومن پول پیک میشود چقدر میشود در مجموع میشود صد تومن. یه پیتزای خیلی ساده الان شده صد و چهل تومن.
اگر نتونستید کتاب رو تهیه کنید برید اینجا رو کلیک کنید
اگر به هر دلیلی نتونستید کتاب رو تهیه کنید ما در خدمتتون هستیم و براتون این کار رو انجام میدیم. برای این کار اینجا رو کلیک کنید.
این کتاب ارزان است
حتماً شما در جریان قیمتها هستید. دیگر واقعا کتابی که براش زحمت کشیده شده، این همه کار علمی روش شده، سه تا استاد راجع بهش نظردادن، یک دانشجوی دکترا صفر تا صدش رو دقیقا خونده و اون رو ارزیابی کرده و زحماتی که من کشیدم رو حالا کاری نداریم که اومدم این کتاب رو بالاخره تصنیف کردم با این حال قیمت کتاب بسیار پایین هست. هدف اصلی من هم از این کلیپ اینست که مزهی خواندن این کتاب و مطالعهی این کتاب رو بیشتر کنم امیدوارم با خوندنش لذت ببرید حتما کتاب رو تهیه بفرمایید و ما رو از نظرات خودتون بهرهمند کنید
سایت ما : www.Modirjoo.ir
ایمیل ما: Modirjoo@Gmail.com
شما با یک سرچ ساده می توانید براحتی به ما برسید. کافیه مدیرجو یا Modirjoo رو در گوگل یا اینستاگرام سرچ کنید. سایت ما Modirjoo.ir است. خیلی مخلصیم خیلی ارادت داریم امیدوارم که همیشه شاد و پیروز باشید. سعی کنیم فرهنگ کتاب خوندن بالاخص در زمینه مدیریت رو بهش غنا ببخشیم. اهداف خیلی خیلی عالی داریم انشاءالله با همدیگر گام به گام پیش میریم و به اون هدف عالیهای که برای مدیرجو ترسیم کردیم خواهیم رسید. راجع به هدف هم باهاتون صحبت میکنم قربون همتون یاعلی
اگر می خواهید راجع به کتاب “سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک” بیشتر بدانید روی عناوین زیر کلیک کنید:
– اولین جرقه : داستان کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
– فرآیند علمی پیچیده در کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
در نهایت برای خرید کتاب اینجا را کلیک کنید
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
فرآیند علمی کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
اولین جرقه : داستان کتاب سخنرانی به سبک مدیر کاریزماتیک
استخدام به سبک آلن تیورینگ
- (+98) Iran
دیدگاهتان را بنویسید